چهارشنبه ۸ آگوست ۱۸
نتفلیکس با تاریخ نزدیک به ۲۰ سالهی خود به یکی از باارزشترین و قابل احترامترین بازیگران بازار کسبوکار تبدیل شده است.در ادامه همراه با عبیاتی باشید.
نتفلیکس تاریخچهای بیش از ۲۰ سال دارد و از همان روزهای ابتدایی تاسی، در سیلیکون ولی مشغول به فعالیت بوده است. بیل تیلور نویسندهی مجلهی کسبوکار هاروارد این شرکت را منبع آموزشیاش برای یادگیری استراتژی، فناوری و فرهنگ سازمانی در کسبوکار میداند. او معتقد است رهبران و مدیران دیگر شرکتها نیز میتوانند با نگاه به این شرکت، نمایی از آیندهی رقابت در دنیای کسبوکار را مشاهده کنند.
اگرچه برخی آمارهای سال گذشته حاکی از کاهش ثبتنامهای کاربران جدید در نتفلیکس بودهاند، اگر جایزهی اسکاری برای کارایی کسبوکارها وجود داشت، نتفلیکس بسیاری از جایزههای آن را درو میکرد. این شرکت را میتوان معادل سازمانی تایتانیک یا ارباب حلقهها دانست. در بخش افزایس سرمایه آنها با سابقهای در حدود ۲۰ سال، به سهم بازار ۱۶۵ میلیارد دلاری رسیده و بالاتر از دیزنی باسابقه قرار دارد. در بخش تاثیرگذاری فرهنگی آنها حدود ۱۱۲ نامزدی جایزهی امی دارند که بیش از هر رقیبی در صنعت رسانه است. رقیب آنها HBO است که به مدت ۱۷ سال در صدر این فهرست قرار داشت. اعتبار مدیریتی نتفلیکس نیز به قدری است که تنها یک اسلایدشو ساده از فرهنگ سازمانی و قوانین آنها بیش از ۱۸ میلیون بار در اینترنت بازدید میشود.
بههرحال موفقیتهای نتلفیکس در مدت فعالیت نشان میدهد که روشهای مدیریتی و رقابتی آنها، منبعی آموزشی برای دیگر فعالان اکوسیستم است. در ادامه به بررسی سه ویژگی اصلی این شرکت میپردازیم که در هر سازمانی قابل اجرا است.
ترکیب ابرداده با ایدههای بزرگ
نتفلیکس را میتوان یکی از غولهای دنیای فناوری نامید که آنالیزها، نوآوریهای پخش دیجیتال و الگوریتمهای آنها، روش مشاهدهی فیلم و سریال را در مردم تغییر داده است. سرویسهای این شرکت همیشه در خدمت یک نگرش جامع بودهاند. آنها به دنبال شکل دادن به آنچه که مردم میبینند بودهاند. به بیان دیگر نحوهی مشاهدهی محتوا توسط کاربر مدنظر نبوده و تزریق محتوای مورد نظر هدف نهایی بوده است.
این شرکت اطلاعاتی ارزشمند از ۱۲۵ میلیون کاربر خود و عادتهای تماشای محتوای ویدیویی توسط آنها دارد. این اطلاعات از فیلمها و سریالهایی که کاربران دوست داشته یا نداشتهاند، مدت زمان مشاهدهی یک قسمت از یک سریال یا حتی بحث پیرامون آن جمعآوری میشود. این سیستم قوی داده، یک سیستم اجتماعی غنی ایجاد کرده که فیلمها و سریالهای مشاهده شده توسط کاربران را تحت تاثیر قرار میدهد. در تعریف ساده فیلم و سریال پیشنهاد شده به کاربر، بر اساس علاقهمندیهای قبلی او وهمچنین آمار علاقهمندی کاربران کل سیستم خواهد بود.
رید هستینگز مدیرعامل کنونی و موسس نتفلیکس در سال ۲۰۰۵ و زمانی که شرکت تنها ۳.۵ میلیون کاربر داشت در این مورد گفت:
مشکلی که ما در صدد حل کردن آن هستیم، تغییر انتخابهای کاربران به نحوی است که همیشه جریانی ثابت از محتوای مورد علاقه برایشان پخش شود. ما پلتفرمی به آنها عرضه میکنیم تا سلیقهی خود را نیز وسیعتر کنند.
این زاویهی دید از همان ابتدا نتفلیکس را هدایت میکرده و نشاندهندهی ارزش ایدههای بزرگ برای موفقیت کسبوکارها است. به بیان دیگر دلیل موفقیت فناوری در نتفلیکس، در خدمت بودن آن برای تحقق یک استراتژی رقابتی بوده است.
ساختارشکنی
نتفلیکس را میتوان کتابی مرجع در توضیح ساختارشکنی در سیلیکون ولی دانست. یک تازه وارد که منطق کل صنعت فعالیت خود را تغییر داد. اما نکتهی مهم در مسیر حرکت این شرکت در طول دو دههی گذشته، ساختارشکنیهای داخلی در مسیر تحقق ماموریت شرکت بوده است. نتفلیکس با یک ایدهی کاملا ساده شروع به کار کرد. ایدهی آنها ارسال DVD فیلم و سریال از طریق پست بود که در کنار کاهش قیمت، باعث از بین رفتن کسبوکار بلاکباستر شد. سپس این شرکت از صنعت پست به پخش محتوای ویدیویی بهصورت دیجیتالی تغییر شکل داد. امروز نتفلیکس بیش از همه به سلطه بر بازار تولید محتوا معروف است. آنها تنها در سال جاری میلادی رقمی حدود ۱۲ میلیارد دلار بر بخش تولید برنامه هزینه خواهند کرد.
حرکتهای اخیر نتفلیکس نشان میدهد آنها بار دیگر با تغییر قوانین و اصول خود در حال وارد شدن به صنعتی جدید هستند. آنها در همین مدت کوتاه فعالیت، بسیاری از استانداردهای پخش فیلم و سریال را تغییر دادهاند. از تغییر روند پخش قسمتهای سریالها تا نحوهی بررسی و آنالیز مخاطبان احتمالی در این سالها توسط نتفلیکس متحول شدهاند.
این شرکت در هر مرحله از نوآوریهای گفته شده، با شک و احتمالات زیاد از بیرون از شرکت و نیاز به بررسیهای عمیق از داخل روبرو بوده است. درس کاربردی این حرکتها برای شرکتها و رهبران مشابه آن است که هیچ نوآوری و ساختارشکنی را با بررسی موفقیتهای گذشته و دانش قبلی خود به کار نگیرید. هر نوآوری نیاز به برنامهریزی خاص خود دارد.
استراتژی به معنای فرهنگ
اکثر بررسیهای ظهور، رشد و تغییرات ساختاری نتفلیکس، روی استراتژی و فناوری این شرکت متمرکز هستند. اما نکتهی مهم در مورد رید هستیتگز و همکارانش این است که آنها از همان روزهای ابتدایی به همان اندازه که به فناوری و پخش محتوا اهمیت دادهاند، به مردم و فرهنگ نیز توجه داشتهاند. در طول سالهای فعالیت، نتفلیکس تلاش کرده تا فرهنگ سازمانی و نحوهی ادارهی شرکت را همسو با اهدافش در سلطه بر بازار انجام دهد. آنها در همهی مراحل از استخدام و تعهد به کارمندان، تصمیمگیری و اشتراک اطلاعات و حتی قوانین تغطیلات در شرکت، روشهای مختلف را طراحی و باطراحی کردهاند. هدف نهایی اتصال اهداف شرکت در بازار با مدیریت محیط کار بوده است.
این شرکت سال گذشته بیانیهی ماموریت و مدیریت خود را بهروز کرد. این سند، اصول، سیاستها و روشهای کاربری شرکت را با توجه به فاکتورهای انسانی مدیریت توضیح میدهد. نکتهی قابل توجه در این سند، زیان تیز و قاطعانهی آن است. بهنظر میرسد هیچیک از اصول جاری در شرکتهای دیگر در نگارش متن این بیانیه لحاظ نشده است. در ابتدای بیانیه آمده است:
بسیاری از شرکتها جملاتی برای توصیف ارزشهای شرکت دارند. اما این ارزشهای نوشته شده عموما مبهم بوده و فراموش میشوند. ارزشهای واقعی یک شرکت در ترفیع و اخراج کارمندان نهفته است.
سوال مهم این که چه کسانی در نتفلیکس ترفیع گرفته و تشویق میشوند؟ بیانیه در این مورد میگوید:
شما باید آنچه که به نظرتان میرسد و برای نتفلیکس مفید است عنوان کنید. حتی اگر نظر شما ناراحتکننده باشد باز هم باید آن را ابزار کنید. یک فرد موفق در نتفلیکس نسبت به وضعیت موجود انتقاد دارد. او تصمیمات دشوار را بدون ناراحتی اتخاذ میکند. در نهایت این فرد در جستجوی حقیقت از تغییر استقبال میکند.
نکتهی حیاتی این بخش برای شرکتهای دیگر آن است که برای خاص بودن و ایجاد تغییر در صنعت، باید رفتار و فرهنگ منحصربهفرد خود را کشف کنید.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که موفقیت در کسبوکار، بههیچ وجه با پیگیری و مطالعهی یک شرکت به تنهایی امکانپذیر نخواهد بود. نمونهی این تغییرات، شکستهای بزرگ جنرال الکتریک است که زمانی مدل آرمانی کسبوکار بود. بههرحال نتفلیکس در حال حاضر با جذب روزافزون مخاطب و موفقیتهای متوالی، به منبعی آموزشی برای کسبوکارها تبدیل شده و تصمیمهای مدیران آن، میتواند راهگشای دیگر فعالان صنعت باشد.