سه شنبه ۳۱ جولای ۱۸
اتحادیهی اروپا، گوگل را به پرداخت جریمهای ۵ میلیارد دلاری محکوم کرده است. چرا گوگل باید متحمل پرداخت چنین جریمهی سنگینی شود؟در ادامه همراه با عبیاتی باشید.
اتحادیهی اروپا جریمهای به مبلغ ۴.۳ میلیارد یورو (۵ میلیارد دلار) بر گوگل تحمیل کرده است. این مبلغ، بزرگترین جریمهای است که تاکنون توسط یک سازمان دولتی و بهدلیل اقدامات انحصارگرایانه تعیین شده است.
اما چرا گوگل باید متحمل پرداخت چنین جریمهی سنگینی شود؟ آیا اعمال چنین جریمهای قابل توجیه است؟ در این مطلب تلاش میکنیم به این سوالات پاسخ دهیم.
چرا گوگل توسط اتحایهی اروپا جریمه شده است؟
اتحادیهی اروپا سه مورد را بهعنوان دلائل اصلی این مسئله ارائه کرده است؛ تمامی این موارد به سیستم عامل اندروید مربوط میشوند:
- گوگل از سازندگان گوشیهای اندرویدی میخواهد تا اپلیکیشن جستجو و مرورگر کروم را بهصورت پیشفرض روی گوشیهای خود نصب کنند. در غیر اینصورت، محصولات این شرکتها نمیتوانند به فروشگاه اپلیکیشنهای گوگل دسترسی داشته باشند.
- گوگل مبالغی را به برخی از تولیدکنندگان عمدهی گوشیهای همراه و اپراتورهای مخابراتی پرداخت کرده تا اپلیکیشن جستجوی گوگل را بهعنوان نرمافزاری اختصاصی روی دستگاههای خود نصب کنند.
- گوگل به تولیدکنندگانی که اپلیکیشنهای از پیش نصبشدهی این شرکت را روی محصولات خود نصب میکنند، اجازه نمیدهد گوشیهایشان را با سیستمهای عامل جایگزین اندروید (یا سیستمهای عامل توسعهدادهشده برپایهی اندروید) عرضه کنند.
از نگاه اتحادیهی اروپا چنین اقداماتی انحصارگرایانه هستند و موجب شدیدتر شدن انحصار این شرکت در حوزهی موتورهای جستجو خواهند شد. در زمینهی سیستمعامل اندروید، گوگل همیشه تلاش کرده تا کاربران رایانههای شخصی را بهسوی ابزارهای همراه سوق دهد؛ البته بدون اینکه این افراد در کار خود با مشکلی مواجه شود.
پیشینهی مسئله
حدودا یک سال پیش نیز شرکت آمریکایی گوگل بهخاطر برخی دیگر از اقدامات انحصارگرایانه متحمل جریمهای ۲.۴ میلیارد یورویی (۲.۸ میلیارد دلاری) از سوی اتحادیهی اروپا شده بود. در این پرونده، پررنگتر جلوه دادن یافتههای مربوط به سرویس خرید گوگل در مقایسه با دیگر سایتهای مقایسهی قیمت، دلیل محکوم شدن اهالی مانتنویو بود.
یافتههای مربوط به سرویس خرید گوگل در نتایج جستجو بالاتر از یافتههای دیگر وبسایتهای مقایسهی قیمت قرار میگرفتند؛ اما دلیل این مسئله برتری سرویس خرید گوگل بر رقبای آن نبود، بلکه یکپارچهسازی سرویس خرید با موتور جستجوی گوگل باعث میشد چنین اتفاقی روی دهد.
برای درک بهتر پروندهی اخیر گوگل، بهتر است ابتدا نگاهی داشته باشیم به رابطهی میان گوگل و دیگر شرکتهای حاضر در اکوسیستم اندروید.
ماهیت متنباز اندروید
اندروید تا حد زیادی یک پروژهی متنباز تلقی میشود. شرکتهایی مانند سامسونگ، HTC، الجی و آمازون میتوانند به هر شکلی که میخواهند از اندروید در محصولات خود استفاده کنند.
بسیاری از شرکتها برای کاهش هزینههایشان به استفاده از اندروید روی آوردهاند. آنها بهجای صرف هزینه جهت انجام تحقیقات و استخدام نیروی متخصص بهمنظور توسعهی سیستمعامل، از اندروید کمک میگیرند تا محصولی کامل را به بازار عرضه کنند. اشخاص عادی نیز میتوانند به هر شکلی که درنظر دارند از اندروید استفاده کنند.
رابطهی میان گوگل، تولیدکنندگان و اپراتورهای مخابراتی
برای استفاده از اندروید لازم نیست مجوز خاصی از گوگل دریافت کنید یا هزینهای به این شرکت پرداخت نمایید. اما اگر میخواهید در محصول خود از فروشگاه اپلیکیشنهای گوگل و باقی اپلیکیشهای این شرکت استفاده کنید، باید از قوانین و شرایطی که توسط گوگل وضع شدهاند تبعیت کنید. جریمهی گوگل توسط اتحادیهی اروپا نیز به همین قوانین و شرایط مربوط میشود.
اگر شرکتی بخواهد محصولی را با سیستم عامل اندروید و فروشگاه اپلیکیشنهای گوگل به فروش برساند؛ باید در محصول خود از سرویس جستجوی گوگل استفاده کند. هرچند نصب مرورگر کروم اجباری نیست، اما ساکنان مانتنویو برخی مشوقهای مالی را برای تولیدکنندگان و اپراتورهای مخابراتی ارائه میکنند تا در محصولات خود از این مرورگر بهصورت پیشفرض استفاده کنند. در عین حال، گوگل در مورد رابط کاربری ارائهشده توسط تولیدکنندگان مختلف (برای مثال، رابط کاربری اختصاصی شرکتهایی همچون سامسونگ، HTC و الجی) دخالت چندانی نمیکند.
اهمیت فروشگاه اپلیکیشنها
بسیاری از کاربران براساس اپلیکیشهایی که در دسترسشان خواهد بود، یک گوشی هوشمند را انتخاب میکنند. این همان مسئلهای است که منجر به شکست گوشیهای ویندوزی شد. از سوی دیگر، بسیاری از کاربران نیز بهخاطر وابستگی به اپلیکیشنهایی همچون imessage و فیستایم به پلتفرم اپل وفادار ماندهاند. یکپارچه بودن با مجموعه اپلیکیشنهای گوگل نیز از جمله دلائلی است که کاربران، ابزارهای اندرویدی را انتخاب میکنند.
مسئلهی عرضهوتقاضا در فروشگاههای اپلیکیشن مسئلهای دو طرفه است. از طرفی، کاربران به فروشگاههایی که اپلیکیشنهای محدودی ارائه میکنند روی خوش نشان نمیدهند؛ از سوی دیگر، توسعهدهندگان نیز علاقهای ندارند تا ساختههای خود را در فروشگاههایی عرضه کنند که کاربران کمی از آنها استفاده میکنند.
گوگل برخلاف اپل، با استفاده از دستگاههای خودش زمینهی موفقیت فروشگاه اپلیکیشنهایش را فراهم نکرده است. در عوض، دیگر شرکتها بنابر سلیقهی مشتریان انواع دستگاههای اندرویدی را تولید میکنند. اغلب کاربران نیز از محصولات شرکتهایی مانند سامسونگ و هواوی استقبال میکنند؛ این در حالی است که گوشیهای خانوادهی نکسوس گوگل تنها مورد استقبال گروه خاصی از کاربران قرار گرفتهاند. با این حال، به لطف عرضهی دستگاههای خانوادهی پیکسل، گوشیهای اختصاصی گوگل هم اخیراً به جایگاه بهتری در میان عموم کاربران دست پیدا کردهاند.
اگر این تولیدکنندگان وجود نداشتند، فروشگاه اپلیکیشنهای گوگل نمیتوانست به مجموعهی بزرگی از کاربران دست پیدا کند و در نتیجه نمیتوانست به مکانی جذاب برای توسعهدهندگان تبدیل شود. حال که فروشگاه اپلیکیشنهای گوگل به عنصری کلیدی در پلتفرم اندروید تبدیل شده است، اهالی مانتنویو از این فروشگاه بهعنوان یک اهرم قدرت در مقابل تولیدکنندگان ابزارهای اندرویدی استفاده میکنند.
اتحادهای نه چندان دلچسب
وقتی تولیدکنندهای اقدام به تولید یک دستگاه ویندوزی میکند، تعهد میدهد تا محصولی ویندوزی ارائه کند. در مقابل، تولیدکنندگان دستگاههای مجهز به اندروید تعهد نمیدهند محصولی بر پایهی استانداردهای گوگل ارائه کنند؛ اما آنها در هر صورت راهی جز استفاده از سیستمعامل اندروید و فروشگاه اپلیکیشنهای گوگل ندارند.
در صورتی که گوگل بخواهد همانند کرومبوکها، تجربهای هماهنگتر برای کاربران اندروید فراهم کند، راهی ندارد جز این که تولیدکنندگان را مجبور کند تا رویههای جاریشان را تغییر دهند. در عین حال، شرکتهایی که برای هماهنگسازی تجربهی کاربری در اندروید با گوگل همکاری میکنند، با یکدیگر رقیب هستند و این مسئله کارها را پیچیدهتر میکند. اما کار وقتی بیشتر پیچیده میشود که بدانیم گوگل تنها بهدنبال سلطه بر دنیای موبایل نیست؛ اهالی مانتن ویو میخواهند در زمینهی جستجو، مرورگر وب، سرویس پست الکترونیک و دیگر سرویسها نیز حاکمیت را در دست داشته باشند.
درسهایی از گذشته
هرچند پروندهی انحصارگرایی گوگل کاملا مشابه پروندهی انحصارگرایی مایکروسافت نیست؛ اما کلیّت ماجرا کمابیش یکسان است. مایکروسافت نیز در گذشته بهدلیل اقدامات ضدرقابتی و انحصارگرایانه مجازات شده است؛ در ادامه بهطور خلاصه با دو مورد از درگیریهای قانونی اهالی ردموند آشنا میشویم.
درگیریهای حقوقی مایکروسافت
کمیسیون اروپا در سال ۲۰۰۴، مایکروسافت را به پرداخت جریمهی ۴۹۷ میلیون یورویی (۷۸۴ میلیون دلاری) محکوم کرد. این محکومیت به این دلیل بود که ردموندیها از برتری ویندوز در بازار سیستمهای عامل استفاده کرده بودند تا Windows Media Player را به رایجترین اپلیکیشن در میان اپلیکیشنهای مشابه تبدیل کنند؛ در نتیجه، مایکروسافت مجبور به عرضهی ویرایشی اختصاصی از ویندوز XP شد که ویرایش N نام داشت. این ویرایش از ویندوز فاقد نرمافزارهای Media Player و Movie Maker بود. یک سال بعد، کمیسیون تجارت عادلانهی کره نیز احکام مشابهی علیه مایکروسافت صادر کرد که منجر به عرضهی دو ویرایش اختصاصی از ویندوز با نامهای K و KN شد.
در سال ۲۰۰۹، اتحادیهی اروپا ادعا کرد که عرضهی مرورگر Internet Explorer بههمراه ویندوز برخلاف قوانین مبارزه با انحصارگرایی است. این ادعا در واکنش به شکایت سال ۲۰۰۷ شرکت Opera مطرح شده بود که مرورگری برای رقابت با Internet Explorer عرضه میکرد. ساکنان ردموند در واکنش به این مسئله، بهجای فراهم آوردن امکان دانلود مرورگرهای مختلف، ویرایشی از ویندوز ۷ را عرضه کردند که ویرایش E نام داشت و فاقد هرگونه مرورگر وب بود.
در هر دو مورد، تولیدکنندگان این آزادی را بهدست آوردند تا دستگاههایشان را با مرورگر وب و برنامههای پخش چندرسانهای موردعلاقهی خودشان عرضه کنند. با این وجود، اکثر آنها ترجیح میدادند از محصولات مایکروسافت استفاده کنند. از سوی دیگر، افرادی که ویندوز را بهصورت جداگانه خریداری میکردند نیز با محصولی مواجه میشدند که قیمتی برابر با نمونههای قبلی داشت؛ اما بخشی از کارایی خود را از دست داده بود.
درگیریهای حقوقی اپل
گوگل و مایکروسافت تنها شرکتهایی نیستند که بهخاطر اقداماتشان مجبور به پرداخت جریمه شدهاند. در سال ۲۰۱۲، دولت آمریکا شرکت اپل و چندین ناشر بزرگ را بهدلیل همدستی در افزایش قیمت و جلوگیری از کاهش قیمت برخی کتابهای الکترونیکی به دادگاه فراخواند. هرچند ناشران توانستند بهگونهای این دعوی حقوقی را خاتمه دهند؛ اما کوپرتینونشینها در نهایت مجبور به پرداخت جریمهای ۴۵۰ میلیون دلاری شدند.
اما چرا اپل در چنین شرایطی قرار گرفته بود؟ وقتی اپل در سال ۲۰۱۰ دست به عرضهی آیپد زد، یکی از بزرگترین نقاط قوت این محصول، کاربرد آن بهعنوان ابزار خواندن کتابهای الکترونیکی بود. اپل از نفوذ خود بهعنوان یکی از بزرگان دنیای فناوری استفاده میکرد تا به سلطه در بازار کتابهای دیجیتال برسد و آیندهی این بازار را با دستان خود شکل دهد.
سوالهایی که باید از خود بپرسیم
هنگامی که با چنین مواردی مواجه میشویم، باید برخی سوالات را از خود بپرسیم:
۱. آیا شرکتها باید در مسیر فعالیت خود باقی بمانند؟
برخی شرکتها در یک حوزه رشد میکنند و از این مسئله برای رقابت در حوزهای دیگر استفاده میکنند. این مورد چیزی است که چندان به مذاق دولتها خوش نمیآید.
۲. آیا آینده در حال تغییر است؟
دو دهه پیش، مرورگرهای اینترنت و برنامههای پخش محتوای چندرسانهای بهصورت فیزیکی عرضه میشدند. این نرمافزارها ویژگیهایی را به سیستمهای عامل اضافه میکردند که بخشی از آن سیستمهای عامل نبودند. خرید نرمافزار بهشکل فیزیکی کاملا طبیعی بود و شرکتها از همین طریق کسب درآمد میکردند. اما امروزه اغلب نرمافزارها بههمراه رایانههای رومیزی یا ابزارهای همراه عرضه میشوند. در غیر اینصورت، این محصولات از نگاه کاربران ناقص و ناکامل خواهند بود.
۳. آیا تعیین مرزها مشکل شده است؟
امروزه شرکتی که یک سیستمعامل را با مجموعهای از نرمافزارها و سرویسها ارائه میکند، در حقیقت وارد فضای رقابتی در چندین صنعت مختلف شده است. آیا انجام چنین کاری، صرفا برآورده کردن خواستههای مشتری است؟ یا فراتر رفتن از مرزهای قابلقبول برای شرکتها؟
۴. آیا متمرکزسازی و انحصارگرایی دو روی یک سکه هستند؟
فروشگاههای اپلیکیشن اپل (App Store) و گوگل (Google Play Store) دو مرجع اصلی دریافت اپلیکیشنهای موبایل هستند. این بدین معنی است که اهالی کوپرتینو و مانتنویو در عمل، کنترل نرمافزارهای استفادهشده در گوشیهای همراه همهی ما را در اختیار دارند. آیا چنین وضعیتی قابلپذیرش است؟ یا اینکه قوانین باید کمک کنند تا فروشگاههای اپلیکیشن غیرمتمرکز پا به عرصهی حیات بگذارند؟
۵. مرزها تا چه حد مهم هستند؟
آمازون، اپل، فیسبوک، گوگل، مایکروسافت، توئیتر و دیگر شرکتهای مشابه آنها، غولهای عرصهی فناوری در ایالات متحده هستند که اقدامات آنها جهان را تحت تاثیر قرار میدهد. اما نباید از تلاشهای سازمانهای دولتی برای محدودسازی قدرت چنین شرکتهایی شگفتزده شد. سیاستهای جهانی بر نحوهی تعامل مردم با شرکتهای بزرگِ خارجی، همچون هواوی از چین، سامسونگ از کره و سونی از ژاپن تاثیر میگذارند.
به موضوع گوگل و جریمهی ۵ میلیارد دلاریاش بازگردیم. ساکنان مانتنویو باید در آینده راه و رسم تعاملشان با تولیدکنندگان محصولات اندرویدی را مورد بازبینی قرار دهند و در راهبردهای تجاری خود تجدیدنظر کنند. آیا بهدست آوردن سهمی از فروش اپلیکیشنها در فروشگاه Google Play برای گوگل کفایت نمیکند؟
نظر شما کاربران عبیاتی در رابطه با این مسئله چیست؟